محترما اگاهی میدهد که
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باهم حرف نمیزنیم، با هم قهر هستیم
خواهشمنداست که
[ریاضیات] مسأله تمام است، اثبات تمام است
پیش، نزد، پهلوی پیش پهلوی
نمیتوانم سابقه عرضحال دهنده راپیدا کنم re
چیز گذشته را نمیتوان برگرداند، اب رفته بجوی برنمی گردد
[ریاضیات] دیدیم که
[ریاضیات] می بینیم که
خواهیم دید
میبایستی سایر معانی: مخفف:، had we میبایستی
ضعیف، لاغر، ناتوان، سست، کمرو، عاجز، کم زور، بی حال، چیز ابکی، کم دوام، کم بنیه سایر معانی: زبون، زار، لاجون، کم قوه، کم قدرت، ناچیز، کم استحکام، شل، رقیق، آبکی، (بازار سهام - قیمت ها - وضع ...