[آب و خاک] باد گرادیان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] جریان متغیر تدریجی [آب و خاک] جریان متغیر تدریجی
چسب پیوند [کشاورزی - علوم باغبانی] آمیختهای از مواد مختلف که از آن برای پوشاندن پیوندگاه یا سایر زخمهای درخت در مقابل نفوذ ریزاندامگانها یا از دست رفتن آب بافتهای گیا ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[شیمی] وزن گرمی هم ارز، وزن هم ارز - گرم
[شیمی] وزن فرمولی به گرم
نوه برادر یا خواهر سایر معانی: (بیشتر در انگلیس - مذکر) نوه ی برادر، نوه ی خواهر (great-nephew هم می گویند)، نوه برادر یا خواهر که پسر باشد، نوه برادریاخواهر که پسرباشد
[نساجی] بافت گرانیت
درستی وصیت نامه را گواهی کردن
یخدانه (نوعی برف که از ذرات منجمد آب تشکیل شده و مثل برف پولک شکل و پنبه مانند نیست)، برف یخ زده (برفی که کمی آب شده و دوباره یخ بسته است)
[کامپیوتر] سخت افزار ورودی گرافیکی
مردی که از زنش جدا شده و یا او را طلاق داده است، مرد بیوه
[خاک شناسی] آبراهه چمنی