رفاقت، معاشرت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رفاقت سایر معانی: مصاحبت دوستانه، خوش مشربی، معاونت
(انگلیس - خودمانی) احسنت !، معرکه !، مرحبا!
من چه میدانم، خدامیداند
چوبی که (طبق روایت انجیل) کشتی نوح از آن ساخته شد، چوبی که کشتی نوح ازان ساخته شدوحدس میزنندسرویاکاج باشد
(جانور شناسی) کرم گوردیان (از راسته ی nematomorpha که قبل از بلوغ انگل حشرات است)، کرم مواسبی
باز، قوش قزل، الاطوفان سایر معانی: (جانورشناسی) شاهین (accipiter gentilis - نوعی باز، دارای بال کوتاه و دم دراز)، آلا طوفان
[حقوق] قانون حاکم
گل داودی، گل مروارید، گلهای زرد و سفید صحرایی سایر معانی: (اسکاتلند - گیاه شناسی) هر گونه گل زرد یا سفید خودرو (به ویژه گل مروارید انگلیسی)
رداپوش، جبه پوش سایر معانی: اهل کسوت، کسی که مجاز است کسوت یا جامه ی مخصوص حرفه ی خود را بپوشد، جبه پوش یعنی دادرس یا وکیل یا روحانی یاعضو دانشگاه و مانند انها
مخفف: وزن ناخالص (ناویژه)
شیوشارش [علوم جَوّ] شارش بیاصطکاک افقی که خطوط همفشار آن با خطوط جریان منطبق است یا شتاب مماسی در هر جای آن صفر است
واژههای مصوب فرهنگستان