کارهای عادی و روزمره، خرکاری سایر معانی: خرکاری (به ویژه کاری که پست و تکراری یا شاق باشد)، کارهای عادی وروزمره، خرکاری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قیف نیا - کلاس نزار
(امریکا - موسیقی) دوواپ (آواز یک نفره به همراهی دسته ی کر و معمولا دسته ی نوازندگان)
کلید لایِ در [قطعات و اجزای خودرو] کلید کوچکی که بین در و یکی از ستونهای سقف قرار گرفته است و باعث روشن شدن لامپ اتاق خودرو در هنگام باز شدن در میشود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[نفت] چاه تحریک شده
[عمران و معماری] پنجره شیروانی - پنجره عمودی شیروانی
[زمین شناسی] شیار پشتی
استخوانبُری گوِهای پشتی [اَرتاپزشکی] بریدن گوِهای از استخوان بهمنظور اصلاح تغییر شکل پشت
(گره زدن طناب) چنگاویز دو خفتی (رجوع شود به: تصویر knot)
[ریاضیات] دمش مضاعف، دمیدن مجدد
[برق و الکترونیک] کلید دوقطبی کلیدی که سیم رسانا را در دو نقطه ی مختلف باز می کند .
[سینما] چنگال دوتایی