همسازی پرّه [حملونقل هوایی] تنظیم نوک چرخانۀ بالگرد به سمت جلو یا عقب در صفحۀ دَوَرانی با استفاده از بازوی پسار
واژههای مصوب فرهنگستان
پیچش پرّه [حملونقل هوایی] 1. تغییر ناخواستۀ زاویۀ گام از ریشه تا نوک پرّه براثر بارهای آئرودینامیکی|||2. پیچش طبیعی پرّه بهنحویکه زاویۀ پرّه از ریشه تا نوک کاهش یابد ...
[ریاضیات] چرخ پره دار، چرخ پره
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(گیاه شناسی) عنبر کشمیری (به ویژه نوع معمولی آن: gaillardia aristata)
[عمران و معماری] باروت [نفت] باروت
دمیدن، فوت کردن، لاف زدن، بالیدن
[عمران و معماری] چاه تخلیه - چاه تعدیل
خوشابه حال کسیکه
زمان گذشته ی فعل: blow، نواخت، بادکرد، وزید، فوت کرد، نفس نفس زد
[عمران و معماری] بند ثابت
[کامپیوتر] نرم افزاری که نیاز غیر منطقی به حجم دیسک حافظه ویا سرعت سی پی یو دارد.
[حسابداری] نمودار ساده گردش کار