تأیید کردن [رایانه و فنّاوری اطلاعات] اعلام وصول بستۀ دادهها توسط یک رایانه در شبکه به رایانۀ فرستنده
واژههای مصوب فرهنگستان
تصدیق شده سایر معانی: اذعان شده، اعلام شده، ضمنی [برق و الکترونیک] اعلام وصول شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تایید، تصدیق، اعلام وصول، رسید، اعلامیه، اقرار، خبر وصول نامه، سپاسگزارى کامپیوتر : تصدیق قانون ـ فقه : اقرار بازرگانى : اعلامیه، اگهى [کامپیوتر] تصدیق . [برق و الکترونیک] اعلام وصول، تصدیق ...
اذعان، اعتراف، قبول، تصدیق، اقرار، تشکر، سپاسگزاری، تقدیر، قدردانی، تصدیق نامه، اعتراف رسمی، شهادت نامه، اقرارنامه
[برق و الکترونیک] تقویت کننده ی موج آکوستیکی تقویت کننده ای شامل یک قطعه ی نیمرسانا که باربرهای ان با موج آکوستیکی منتشر شده در ماده ی پیزو الکتریک تزویج می شوند و عمل تقویت را انجام می دهند ...
صافی موج آکوستیکی [فیزیک] وسیلهای که امواج صوتی با بسامدهای مختلف را از هم جدا میکند
[برق و الکترونیک] پالایه ی موج آکوستیکی پایایه ای که امواج صوتی با بسامدهای مختلف را جدا می کند .
[برق و الکترونیک] بررسی آکوستیکی چاه استفاده از امواج صوتی برای تعیین عمق و سایر ویژگیهای چاه یا سطح مایع در چاه .
[حقوق] دعوی (مطروح در محاکم کامن لا)
جنگ الکترونیکی عامل [علوم نظامی] استفاده از سامانههایی که دارای منبع تولید امواج الکترومغناطیسیاند و برای جلوگیری یا خدشهدار کردن استفادۀ دشمن از وسایل الکترونیکی یا گمراه ...
باند فعال [حملونقل هوایی] باند پرواز درحالبهرهبرداری
[زمین شناسی] هر مکانی در معدن که معدنکاران به طور معمول نیاز به کار یا عبور دارند و به طور منظم تهویه و بازرسی می شود .