(گیاه شناسی) گل بهار، خربق زمستانی (eranthis hyemalis از خانواده ی buttercup)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(رود یا نهری که فقط در زمستان آب دارد) رود زمستانی، رودی که در زمستان جاری میشود ودر تابستان خشک است [زمین شناسی] رود زمستانی - یک جوی یا جویبار منظم که هر ساله در یک نقطه مشخص در کف یک دره ...
سرمامیری [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] از بین رفتن سرشاخهها و برگها و جوانهها براثر وزش باد خشک در زمانی که آبرسانی به علت یخزدگی بافتهای ...
واژههای مصوب فرهنگستان
(جانورشناسی) سفره ماهی زمستانه (pseudopleuronectes americanus - بومی سواحل خاوری امریکای شمالی)
[زمین شناسی] یخ زمستانی - اصطلاحی که سابقاً برای یخ دریایی با رشد کمتر از یک زمستان و ضخامت بین 15 سانتی متر تا 7/3 متر (12 فوت) استفاده می شد. این اصطلاح توسط یخ 1 ساله جایگزین شده است.
رجوع شود به: casaba، خربوزه انباری، خربوزه شیرین انباری
(ورزش) المپیک زمستانی
ورزشهای زمستانی [ورزش] ورزشهای فضای باز که معمولا در زمستان و بر روی برف و یخ انجام میشود
[عمران و معماری] مخزن زمستانه
آفتابسوختگی زمستانی [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] آسیب موضعی به پوست و بُنلاد ناشی از یخزدگی پس از گرمای غیرمنتظره در زمستان ...
(گیاه شناسی) راج زمستانی (انواع گیاهان holly - بومی امریکای شمالی)، راجزمستانی aquifoliaceae
زمستانه کردن [علوم و فنّاوری غذا] سرد کردن روغن برای جدا کردن گلیسریدهایی با نقطۀ ذوب بالا و باقیماندۀ مومها