رنگ پرهای خمیدگی بال پرنده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صندلی پشت بلند، مبل دارای پشتی و دسته های چوبی و سفت
[آب و خاک] آبشکن،سازه باله ای
بالتیغه [حملونقل هوایی] دیوارۀ نصبشده بر سطح فوقانی بال و در امتداد جریان هوا که پیرامون لبۀ حمله قرار میگیرد و مانع رشد بیشتر لایۀ مرزی در قسمت نوک بال میشود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
سریع، تند، بادپا، دارای پای پردار، بادپا، تندرو
(امریکا - عامیانه) بدون نقشه و آمادگی قبلی نطق (یا عمل) کردن
ترازگر بال [حملونقل هوایی] دستگاه خلبانی خودکار تکمحورۀ ساده که قابلیت عمل آن تنها حول محور طولی هواپیماست
بار بال [حملونقل هوایی] نسبت حداکثر وزن بیشینۀ برخاست هواپیما به سطح کلی بال آن
(پیچ و مهره) مهره ی خروسکی، خروسک، مهره ی بالدار، پیچ و مهره دارای جا انگشتی [عمران و معماری] مهره خروسکی
سرآویز بال [حملونقل هوایی] 1. بخشی از دهانۀ بال (spanwise distance) هواپیما که از محل اتصال بازوها (bracing struts) تا نوک بال ادامه مییابد 2. بخشی از دهانۀ بال زبرین در هو ...
شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
خرپای بال [حملونقل هوایی] بال و تمام بازوها و بافههایی که بارها را از بال به تنه یا از تنه به بال منتقل میکنند