باستانی، کلاسیک، مطابق بهترین نمونه، پیرو سبکهای باستانی، ردهای، وابسته به ادبیات باستانی سایر معانی: وابسته به هنر و ادبیات یونان و روم باستان، ناشی از اصول و سنت های هنری و ادبی یونان و رو ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی