[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: NiSb - وجه تسمیه : از نام Johann Friedrich August Breithaupt (1791-1873) زمین شناس ساکسون انگلیسی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] فوران مرکزی پرتاب آوار جریان گدازه، از یک نقطه مرکزی که تشکیل یک آتشفشان کمابیش متقارن را می دهد.
[برق و الکترونیک] موج وقفه ای همدوس نوعی نوج پیوسته ی وقفه دار که در آن فاز امواج در قطار پالسهای متوالی ثابت است .
(حقوق) قوانینی که کمک مالی به نامزدهای انتخاباتی و مبارزات آنها را محدود و مهار می کند
[کامپیوتر] فایل خراب
قابلیت فساد سایر معانی: قابلیت فساد
بطورفاسد,ازروی تباهی
فساد، رشوه خوارى، تباهى
(پزشکی) کهیر خزنده (جوش پوست همراه با خارش شدید)
خرابی داده [فنّاوری اطلاعات و ارتباطات] وجوه هر اشکالی در داده که موجب شود داده برای کاربر یا نرمافزاری که به آن دسترسی پیدا میکند قابل خواندن یا استفاده نباشد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
نفاق افکن، درهم گسیخته سایر معانی: مختل کننده، به هم زننده، مخل، مزاحم
(برق) تخلیه در اثر قطع جریان، تخلیه ی جرقه ای [برق و الکترونیک] تخلیه مخرب افزایش شدید و ناگهانی جریان گذرنده از محیط عایق به دلیل تخریب آن توسط تنش الکتروستاتیکی .