معتادان جنسی گمنام [روانشناسی] گروهی خودیار متشکل از معتادان جنسی که با برنامهای دوازدهقدمی درمان میشوند|||اختـ . مُجگُم SAA ...
واژههای مصوب فرهنگستان
کمکابزار جنسی [روانشناسی] هرگونه افزارهای که برای افزایش لذت در حین فعالیت جنسی به کار گرفته میشود، ازجمله کاندومهای خاص و آلت مصنوعی و ارتعاشدهنده& ...
یاختۀ جنسی [زیستشناسی] یاختههایی که در غدههای جنسی نر و ماده از راه تقسیم کاستمانی به وجود میآیند و دقیقا نیمی از فامتنهای بدنی را شامل میشوند ...
فامینۀ جنسی [زیستشناسی] فامینۀ مربوط به فامتن X غیرفعال و متراکمی که در هستۀ یاختههای بدن غالب پستانداران ماده یافت میشود ...
فامتن جنسی [زیستشناسی] فامتنی که در تعیین جنسیت جنین نقش دارد
[علوم دامی] کروموزمومهای جنسی ؛ یک جفت از کروموزمومهای فرد که با جنسیت او ارتباط دارند . در پستانداران، جنس ماده دارای دو کروموزموم x است، در حالی که در جنس نر یک کروموزموم x و یک کروموزموم ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جُرم جنسی [علوم سلامت] کنش جنسی که مطابق قانون دارای مجازات است
تکوین جنسی [زیستشناسی] فرایندی در دورۀ جنینی که در آن غدهها و اندامهای جنسی داخلی و خارجی تکوین مییابند
آموزش جنسی [جامعهشناسی] آموزشی که میتواند فرصتهایی ساختاریافته برای جوانان فراهم سازد تا نگرشها و ارزشهای خود را واکاوی کنند و برای انتخاب آگاهانه در زندگی جنسی ...
آموزش جنسی [روانشناسی] آموزشی که میتواند فرصتهایی ساختاریافته برای جوانان فراهم سازد تا نگرشها و ارزشهای خود را واکاوی کنند و برای انتخاب آگاهانه در زندگی جنسی ...
گیزن ژادی، هورمون جنسی
(امریکا - خودمانی) زن یا دختر دارای جاذبه ی جنسی