حقه بازی، دغل زنی سایر معانی: حقه بازی، دغل زنی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
← سامانۀ شناسایی رادیوبسامدی [مهندسی مخابرات]
واژههای مصوب فرهنگستان