سازهای در سر محور سکان که نیروی چرخش را به آن منتقل میکند [حملونقل دریایی]
واژههای مصوب فرهنگستان
چاپگری که در آن از پرتوِ لیزر برای نشاندن جوهر بر کاغذ استفاده شود [رایانه و فنّاوری اطلاعات]
چراغی اخطاردهنده که با روشن شدن هریک از چراغهای اخطار روشن میشود [حملونقل هوایی]
چراغی در سینۀ شناورِ درلنگر که شبهنگام از تمام جهات قابل رؤیت است [حملونقل دریایی]
زدودن چربی و گریس از روی سطح فلز با استفاده از بخار حلاّل متراکمشده [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ]
← تاوۀ قطبی [علوم جَوّ]
فردی که به چرخسُری میپردازد [ورزش]
ورزشی که در آن ورزشکار با استفاده از چرخسُره حرکت میکند [ورزش]
فاصلۀ زمانی بین دو بارگیری یک وسیلۀ نقلیه [حملونقل درونشهری - جادهای]
اثر حجمی ساختهشده با لایههای کاغذی که بر روی هم چسبانده شدهاند [هنرهای تجسمی]
← پسینچوب [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل]