بردار تغییر مکان زاویهای در واحد زمان [فیزیک]
واژههای مصوب فرهنگستان
سرعت هواگَرد نسبت به هوای اطراف [حملونقل هوایی]
از بین رفتن سرشاخهها و برگها و جوانهها براثر وزش باد خشک در زمانی که آبرسانی به علت یخزدگی بافتهای گیاه یا زمین محدود میشود [مهندسی منابع طبیع ...
سرنخی برای درک فاصله یا عمق با یک چشم [روانشناسی]
در برنامههای گردشگری ویژۀ آموزش زبان، شخصی که وظایف سرپرستان گروه را هماهنگ و مدیریت میکند [گردشگری و جهانگردی]
قطعهای فلزی که تقریبا بهصورت عرضی به سر محور سکان متصل میشود و اتصالات سکانافزار به آن وصل میشود [حملونقل دریایی]
یک سری از یونها با ترتیبی کاهنده که بر رفتار پراکنههای کلوئیدی تأثیر میگذارد [شیمی]
سطحی در زیر زمین که سنگها و خاکهای پایینتر از آن از آب پر شدهاند [زمینشناسی]
سطحی وسیع و هموار در ارتفاع معینی از سطح دریا که برای تعیین ارتفاع راداری پرواز هواگرد بهعنوان سطح مبنا مورد استفاده قرار میگیرد [حملونقل هوایی] ...
سطحی وسیع و هموار در ارتفاع معینی از سطح دریا که برای تعیین ارتفاع راداری پرواز هواگرد بهعنوان سطح مبنا مورد استفاده قرار میگیرد [علوم نظامی] ...
سطح جابهجاشدگی یک زمینلغزه [زمینشناسی]
← سطح رُخی [پزشکی - دندانپزشکی]