ورقی فلزی که در زیر سرِ تیر، در نقطۀ اتکای آن، قرار میدهند تا بار وارد بر آن نقطه توزیع شود [مهندسی عمران]
واژههای مصوب فرهنگستان
ورقی برای اتصال ورقهای جان یا بالهای شاهتیرها [مهندسی عمران]
ورق فولادی که مختصری انحنا به آن میدهند تا مقاومت خَمشی آن افزایش یابد [مهندسی عمران]
ورودی هوا در مدخل و در طول مجرای تونل باد برای جریان اَبَرصوتی که از اجزای لازم برای تغییر هندسی یا تولید امواج ناشی از ضربۀ مایلِ چسبیده (attached oblique shock) است [حملونقل هوایی] ...
وزنی که برای مدت طولانی ثابت میمانَد بیآنکه فرد برای تثبیت آن تلاش کند [تغذیه]
وزن کل هواگَردِ آمادۀ پرواز، شامل وزن آب و روغن و غذا و اقلام مربوط به مسافران و خدمۀ پرواز بهجز سوخت و بار [حملونقل هوایی]
وزن خالی هواگَرد همراه با خدمۀ پرواز [حملونقل هوایی]
وزنی شامل دستهها یا میزانهایی که دارای سه ضربان ریتمی هستند [موسیقی]
وزن کل هواگَردِ آماده پرواز، شامل وزن آب و روغن و غذا و مسافر و خدمۀ پروازی و توشۀ همراه آنان، بهجز سوخت و بار مفید [حملونقل هوایی]
وسیلهای که توانایی عمل در دریا و خشکی را بهتنهایی یا توأمان داشته باشد [علوم نظامی]
صفحهای فولادی برای اتصال دو انتهای ریل در محل درز جوشکارینشده [حملونقل ریلی]
وصلۀ ریلی که با مواد عایق پوشیده شده یا با عایقهای مجزا به بدنۀ ریل متصل شده باشد [حملونقل ریلی]