(کالبد شناسی) ناف، مرکز، نقطه ی مرکزی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برش بند ناف
بادمجان بم آفت نداره
بمب اتمی [زمین شناسی] بمب اتمی .
یک لایه رنگ، یک دست رنگ، (در مورد قاشق و چنگال و چینی و ابزار و غیره) یک دست کامل
پیش نمایی از آنچه قرار بود روی بدهد
بخش عمده از چیزی
انسان را از روی دوستانش می توان شناخت
ترک، واگذارى بازرگانى : اعراض
شکمکوتاهی [علوم تشریحی] کوتاهی مادرزاد ماهیچۀ مستقیم شکم
واژههای مصوب فرهنگستان
[یوگا] تنفس شکمی
زهدانبَرداری شکمی [پزشکی] درآوردن زهدان ازطریق ایجاد برشی در دیوارۀ شکم