[کامپیوتر] استقرار خودکار فونت .
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] کنترل خودکار بهره ( ای جی سی ) مدار کنترلی که بهره ی ( ضریب تقویت ) یک گیرنده یا تجهیزات دیگر را به صورت خودکار طوری تغییر می دهد که سیگنال خروجی مطلوب علیرغم تغییرات سیگنا ...
[خودرو] جعبه دنده خودکار
[خودرو] ماشین تراش خودکار
[صنعت] وسایل حمل و نقل خودکار
[برق و الکترونیک] کنترل خودکار نور تنظیم خودکار نور تابیده به یک فیلم، دوربین تلویزیونی یا سایر وسایل تصویر برداری متناسب با میزان روشنایی صحنه .
[کامپیوتر] بارکن خودکار .
[برق و الکترونیک] مرکز خودکار را هگزینی پیام محلی که در آن پیام ورودی به صورت خودکار به یک یا چند مدار خروجی متناظر با اطلاعات کنترلی موجود در پیام هدایت می شود .
[کامپیوتر] راه گزینی حالت خودکار .
[برق و الکترونیک] محدود کننده گی خودکار مدوله سازی [ای ام ال] مداری در برخی فرستنده های رادیویی که از اضافه مدوله سازی جلوگیری می کند.این مدار در هنگام قوی شدن سیگنال صدا، بهره ی یک یا چند ط ...
[پلیمر] قالبگیری اتوماتیک، قالبی که به صورت مکرر بوسیله تزریق و بدون دخالت افراد کار می کند مانند قالبگیری تزریقی یا فشاری
[روانپزشکی] دستگاه عصبی اتونومیک (خودکار). قسمت عمده ای از سلسله اعصاب، با دو بخش اساسی، سمپاتیک و پاراسمپاتیک. این سیستم "اتونومیک" نامیده می شود چون بسیاری از اعمال تحت کنترل آن خودبخود تن ...