[نفت] متخصص چاه منحرف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] منحنی، خم، خط منحنی، خط خمیده
(فیزیک) تاریکی کروکس (بخش تیره ی کنار کاتد در لامپ های تهی ساز گازی)
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Cu7(Tl,Ag)Se4 - وجه تسمیه : از نام Sir William Crookes (1832-1919)
[زمین شناسی] کارست برودتی کارست دمایی.
دفتر روزنامه، دفتر ثبت وقایع روزانه سایر معانی: دفتر خاطرات، دفتر وقایع روزانه، روزنامه، روزنامچه
[نفت] بار قلاب دکل
[نفت] ضربه ی تخلیه
[حسابداری] راهنمای سود سهام
کتاب مساحی انگلستان (که در سال 1086 میلادی به دستور ویلیام فاتح نگاشته شد و حاوی فهرستی از کلیه ی زمین داران و مقدار و ارزش زمین های آنها است)
ثبت ذخیرۀ مکرر [گردشگری و جهانگردی] ذخیرۀ یک اتاق یا یک صندلی بهطور همزمان به اشتباه به نام دو نفر
واژههای مصوب فرهنگستان
[حسابداری] دفترداری دوبل یا دوطرفه [ریاضیات] دفتر داری با ثبت دو طرفه، روش ثبت مترادف، دفتر داری دوبل، دفتر داری دو طرفه