ابگیر، دریچه مخصوص تنظیم جریان اب سایر معانی: (کانال آبیاری و سد و غیره) دریچه [عمران و معماری] لوله تحت فشار - شیرکشویی - مجرای تحت فشار - بارناو [زمین شناسی] آبگیر، دریچه مخصوص تنظ یم جریا ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] سنگ آویخته،سنگ معلق، بلوک معلق (Perched block)
[زمین شناسی] ترموکلین دایمی افق عمیقی از قاعده لایه مختلط(معمولا200 متری) تا آبهای عمیق(حدود1000 متری)که حرارت به سرعت کاهش می یابد.
[حقوق] سهام با نام
شیر کوچک که ازان هوا یا بخار بیرون می اید، شیر بخار، شیر هوا
[خاک شناسی] افق پتروکلسیک
پتروشیمی، شیمی نفت سایر معانی: پتروشیمیایی، نفتی - شیمیایی
سنگشیمی [زمینشناسی] مطالعۀ ترکیب شیمیایی سنگها
واژههای مصوب فرهنگستان
باکلانیان [زیستشناسی - علوم جانوری] تیرهای آبزی از راستۀ مرغسقاسانان به رنگ سیاه صیقلی و گردن بلند که انگشتان پاهایشان با پردهای به هم متصل شده است ...
[زمین شناسی] سنگ آواری همسان دانه یک سنگ آواری با دانه هایی هم اندازه و تقریباً هم شکل.
[برق و الکترونیک] کانونی کردن فاز عمل خودکاری که به همفاز نگهداشتن الکترونهای مگنترون کاواکی با میدان گردان کمک می کند . الکترونهای دارای تاخیر از جزء شعاعی میدان شکاف انرژی دریافت می کنند ت ...
[برق و الکترونیک] حلقه قفل شده ی فاز مداری که اساس آن از آشکار ساز فازی تشکیل می شود که بسامد یک نوسان ساز کنترل شده با ولتاژ را با بسامد سیگنال حامل ورودی یا مولد بسامد مرجع مقایسه می کند. ...