1. یاخته یا بافت پیش‌ساز رگ و یاخته‌های خونی 2. بافت میان‌آکنه‌ای رویانی که یاخته‌ها و رگ‌های خونی از آن منشأ می‌گیرند [علوم پایۀ پزشکی] ...
واژه‌های مصوب فرهنگستان
تنده‌رگ‌تودی اغلب کیسه‌ای که در مخچه ایجاد می‌شود [علوم پایۀ پزشکی]
هریک از دو تودۀ میان‌پوست که در دو سوی لولۀ عصبی رویان قرار دارد و پوست و ماهیچه و ستون مهره‌ها را می‌سازد [علوم پایۀ پزشکی]
جزء سازندۀ کانیایی سنگ دگرگونی که در نتیجۀ بازبلورش و در محدودۀ سطوح بلوری خود شکل گرفته است [زمین‌شناسی]
افزایش مجدد میزان لاکتات خون که در هنگام فعالیت شدید، بعد از رسیدن به آستانۀ لاکتات رخ می‌دهد [تغذیه]
← سیه‌تود [علوم پایۀ پزشکی]
یاخته‌ای رویانی که در مسیر تکوین به یک یاختۀ ماهیچه‌ای متمایز تبدیل می‌شود |||متـ . گوشت‌تَنده sarcoblast [علوم پایۀ پزشکی]
مربوط به ماهیچه‌تَنده [علوم پایۀ پزشکی]
نوعی کم‌خونی که در آن تعداد پیش‌یاخته‌های خون‌ساز در مغز قرمز استخوان افزایش می‌یابد [تغذیه]
← ماهیچه‌تَنده [علوم پایۀ پزشکی]