واحه، ابادی یا مرغزار میان کویر سایر معانی: مامن، پناه گاه، جای دنج، مایه ی دل خوشی، آبادی میان کویر [عمران و معماری] واحه [کامپیوتر] سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریز کامپی ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وابسته به زبان های افریقایی و آسیایی (مثل عبری و بربری و مصری پیش از اسلام)
باستاناخترشناسی [باستانشناسی] بررسی اخترشناسی قدیم با استفاده از بقایای باستانشناختی و همچنین بررسی باستانشناسی مواد برجایمانده از فعالیتهای اخترشناسی یا ...
واژههای مصوب فرهنگستان
برشتهکن ناپیوسته [علوم و فنّاوری غذا - قهوهپژوهی] نوعی برشتهکن که در آن میزان مشخصی از قهوه در مدتزمان معینی برشته میشود و قهوه برشتهشده پیش از افزودن دست ...
(روش تعیین قدرت دارو یا مواد دیگر از طریق سنجش اثر آن بر نمونه ی آزمایشی) زیست آزمون، عیار سنجی زیستی [ریاضیات] آزمون زیستی [خاک شناسی] زیست آزمون [آمار] عیارسنجی زیستی
زیستآزمون سمیّت [مهندسی محیط زیست و انرژی] آزمونی زیستی که برای تعیین میزان سمیّت یک ماده انجام میشود
(پزشکی) لکه ی پوست صورت و دست (در اثر بیماری یا زایمان)
ساحل، دریا کنار، سریدن سایر معانی: کرانه، کناره، دریابار، لیز خوردن (با سورتمه و غیره)، لیزیدن، لغزیدن، (در سورتمه و غیره) پایین رفتن، دنده خلاص رفتن، (بدون تقلا) پیش رفتن، (بدون زحمت) ادامه ...
[زمین شناسی] کویر ساحلی بطور کلی هر ناحیه کویری در حاشیه یک اقیانوس. نیز ببینید: کویر ساحل غربی west – coast deser.
جنگل ساحلی [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] جنگلی که در سواحل دریاها یا اقیانوسها میروید
نقشهسازی ساحلی [مهندسی نقشهبرداری] تهیۀ نقشه از ناحیۀ ساحلی
(انسان یا چیزی که سر می خورد یا بدون تقلا پیش می رود) سرنده، سرشگر، (کشتی) کرانه رو (کشتی مسافری یا باری که در راستای ساحل کار می کند)، سورتمه، هر چیزی که برای سریدن یا پیشرفت بدون تقلا به ک ...