[حقوق] گمرکات، اداره گمرک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اداره گمرک، گمرکخانه سایر معانی: customhouse : گمرکخانه
اتحادیه ی گمرکی (توافق چند کشور مبنی بر سیاست گمرکی مشترک) [صنعت] اتحادیه گمرکی - گروهی از کشورها که تجارت در بین آن ها آزاد است و تعرفه ها و سایر مقررات گمرکی یکسانی را در تجارت با کشورهای ...
[حقوق] انبار گمرک
دوشیزه سایر معانی: (قدیمی) دوشیزه، دختر خانم، دخترک، خدمتکار
(جانورشناسی) دختر ماهی (pomacentridae - ماهی استخوانی و رنگین آبهای حاره)
سنجاقک سایر معانی: (جانورشناسی) سنجاقک رنگین (از زیر راسته ی zygoptera)
[زمین شناسی] مبنا، تراز سطح دریا - بالا یا پایین یک طبقه سنگی یا هر سطح دیگر که تراز های ساختاری ترسیم می شود، به عنوان مثال یک افق مبنا - - درنقشه برداری : طول و عرض اختر شناختی یک نقطه ابت ...
مخفف: سازگان مدیریت پایگاه داده ها [کامپیوتر] سیستم مدیریت پایگاه داده Data Base Management System
سامِدان [رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← سامانۀ مدیریت دادهنامه
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] مسأله های قطعی
[خاک شناسی] دیاتم