دعاوی بر حق، دعاوی حقه، دعوی های درست یا قانونی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] نگاه کنید به expanded memory .
[ریاضیات] قضایای حدی، قضیه های حدی [آمار] قضیه های حدی
علوم مهندسى : سنگ اهک
سست وشل، نرم، قابل انحناء
[ریاضیات] دستگاه های لگاریتمی
[خاک شناسی] ماکروارگانیزمها
سرباز سایر معانی: سرباز (به ویژه سرباز سوار در قرون وسطی)
[ریاضیات] سیستم های مدیریت
[ریاضیات] مسائل ریاضی
[حسابداری] اندازه گیری در قالب پول
(حقوق) شرایط مخففه [حقوق] کیفیات مخففه