زبان لاتین، لاتین سایر معانی: زبان لاتین (زبان روم باستان و سرچشمه ی زبان های رومانس)، وابسته به زبان های مشتق از لاتین مانند فرانسوی و اسپانیولی و پرتغالی، وابسته به مردمی که به این زبان ها ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چلیپای لاتین، صلیب (معمولی)
(ریاضی) مربع لاتین [ریاضیات] مربع لاتین
[آمار] طرح مربع لاتین
[ریاضیات] مربعات لاتین [آمار] مربعهای لاتین
لاتینی سایر معانی: مشتق از لاتین، همانند لاتین، لاتینی (latinic هم می گویند)
واژه یا عبارت لاتین (که در زبانی دیگر به کار رود)، تعبیر لاتینی، اصطلاح لاتینی
[شیمی] عامل استیل دار کننده [پلیمر] عامل استیل دار کننده
[بهداشت] ظرفیت همانند سازی
[برق و الکترونیک] سیستم تنظیم خودکار
آبکاری بشکهای [مهندسی مواد و متالورژی] نوعی آبکاری که در استوانه یا بشکۀ گردان و مشبک در کنار یک برقکاف انجام میشود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] گسل متحرک، گسل اهرمی، گسل چرخشی.