لیست واژه‌ها

LSP

فرایاد [رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← فراهم‌ساز خدمات یادگیری

واژه‌های مصوب فرهنگستان

crawlspace

گربه رو (فضای تنگ زیر طاق یا زیر کف اتاق برای جلوگیری از رطوبت و غیره)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

feldspathoid or felspathoid or felspathoid or feldspathide

[زمین شناسی] الف) گروهی از کانی های سنگ ساز نسبتاً نادر که از آلومینوسیلیکاتهای سدیم، پتاسیم یا کلسیم ساخته شده و مقدار سیلیس آنها برای تشکیل فلدسپات بسیار کم است. فلدسپاتوئیدها از نظر شیمیا ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

tailspin

زوال، سقوط، گیجی و بیهوشی سایر معانی: (شلوغی یا کسادی یا بدی و غیره) سقوط، افت، (هواپیما و غیره) سقوط مارپیچ، پیچ افت (spin هم می گویند)، اضمحلال، سقوط کردن

دیکشنری انگلیسی به فارسی

wellspring

منبع، سر چشمه سایر معانی: مظهر [زمین شناسی] سرچشمه فورانی رود - سرچشمه یک رود را گویند.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

descent

نژاد، سرازیری، نزول، هبوط سایر معانی: فرود، فرو روی، پایین روی، زیرروی، فروشد، تبار، نسب، تخمه، نسل، پروز، فروسویی، زیرسویی، شیب، (با: on یا upon) یورش، حمله ی ناگهانی، خراب شدن سر کسی، سر ز ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

fountain

مخزن، سر چشمه، عین، چشمه، فواره سایر معانی: جهاب، فشانه، آبفشان، (مجازی) سرچشمه، منشا، سرچشمه ی رود یا نهر، زایندگاه، (فواره ی) آب خوری، آب سردکن (فواره دار)، جهاب (drinking fountain هم می گ ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

oasis

واحه، ابادی یا مرغزار میان کویر سایر معانی: مامن، پناه گاه، جای دنج، مایه ی دل خوشی، آبادی میان کویر [عمران و معماری] واحه [کامپیوتر] سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریز کامپی ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

parent

منبع، والدین، پدر یا مادر، بعنوان والدین عمل کردن سایر معانی: پدر، مادر، والد، والده، پدر و مادر، پدر و فرزندی، مادر و فرزندی، (گیاه یا جانور یا سازواره) زادگر، اصل، سرچشمه، منشا، (به ویژه ش ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فرایاد

← فراهم‌ساز خدمات یادگیری [رایانه و فنّاوری اطلاعات]

واژه‌های مصوب فرهنگستان

گشت‌گذار زبان

شخص حقوقی مانند مدرسه یا گشت‌پرداز یا سفرگذاری که برنامه‌های آموزش زبان و خدمات مرتبط با آن را به مشتریان خود ارائه می‌دهد [گردشگری و جهانگردی] ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید