روانشناسى : دمیده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[آب و خاک] نم سنج دمائی مکشی
[آب و خاک] دمانگار مکشی
بادبزن هواکش، هواکش، چرک کش سایر معانی: دستگاه مکنده، مکینه، (پزشکی - دستگاهی که مایعات و گاز جمع شده در اندام بدن را بیرون می کشد) هواکش، بادکش، مکشگر، هواکش نام دستگاه، چرک کش در جراحی [شی ...
دستوارگی محوری [شیمی] نوعی فضاهمپارش که حاصل آرایش غیرمسطح چهار گروهِ زوج حولِ محور دستوارگی است
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] بایرا،سنگواره گیاهی ( از گروه ژنکوفیت ها) دارای دم برگ است با این تفاوت که تقسیم شدگی برگ بیشتر است و بنابراین تعداد لُبهای آن بیشتر می گردد . لُبها باریک و خطی و مهمترین ویژگی ...
[زمین شناسی] اتصال دو شاخه در مفصل داران برای حرکت در این حالت یک شاخه معمولا دارای یک پای حرکتی است در حالی که شاخه دیگر حامل آب شش است.
وابسته بریه وقلب
نقرس دست
(وابسته به جسم یا شکل سه بعدی مثلا یک ملکول که با تصویر خود در آینه متقارن نیست) کایرال [شیمی] (وابسته به جسم یا شکل سه بعدى مثلا یک ملکول که با تصویر خود در آینه متقارن نیست ) کایرال
اتم دستوار [شیمی] اتمی با چهار گروه متفاوت در مولکولهایی که با تصویر آینهای خود قابل انطباق نیستند
[شیمی] ترکیب کایرال