[زمین شناسی] ترکیب شیمیائی خاک ها
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[دندانپزشکی] قوس دو بعدی که از انحنای عرضی سطح جونده دندانهای خلفی بوجود می آید و طرفی و عرضی است و قوس اسپی را قطع می کند. برای تشکیل چنین قوسی تاج دندانهای خلفی پایین به طرف لینگوال و تاج ...
احشاء و امعاء، اندرونه، اخال سایر معانی: درونه، امعا و احشا، دل و روده
trifles : چیز جزئی
(فرانسه) پسر، فرزند، (از ریشه ی یونانی) فلس (واحد پول کشورهای بحرین و عراق و اردن و کویت و یمن و امیر نشین های خلیج فارس)
[زمین شناسی] سنگواره ،فسیل ،بقایاى قابل شناسایى جانداران همچون استخوان ها صدفها یا برگها یا شواهد دیگر مثل ردپا،حفرات،یا اثرت حیات گذشته بر روى زمین
(نام تجارتی) گیلسونیت (نوعی قیر که در ایالت های یوتا و کلرادو یافت می شود)، قیر درخشان (uintaite هم می گویند)
ماهی آزاد جوان که برای اولین بار از دریا به آب شیرین آمده باشد
تگرگدانه [علوم جَوّ] دانۀ تگرگ به قطر 5 میلیمتر تا 15 سانتیمتر
واژههای مصوب فرهنگستان
تگرگ، دانه تگرگ سایر معانی: دانه ی تگرگ، شهنگانه، دانه تگرگ، تگرگ [آب و خاک] دانه تگرگ
[خاک شناسی] خاکهای هیدرومورف
[خاک شناسی] خاکهای آب گریز