رابطهای که در آن کامش صرفا در یک نوبت و غالبا در شب است و بعد از آن ادامه پیدا نمیکند [علوم سلامت]
واژههای مصوب فرهنگستان
یاختۀ تمایزنیافتهای که از تقسیم آن کامه ایجاد میشود [زیستشناسی]
اقدامی که در آن عضو تناسلی جنس مذکر وارد عضو تناسلی جنس مؤنث میشود |||متـ . کامش مهبلی [علوم سلامت]
یکی از روشهای کامش بیدخول که در آن از لبهای باسن شریک جنسی برای تحریک آلت استفاده میشود [علوم سلامت]
مربوط به کامششناسی |||متـ . کامشی [علوم سلامت]
مطالعۀ جنسینگی، بهویژه در انسان، شامل کالبدشناسی و کاراندامشناسی و روانشناسی فعالیت جنسی و تولیدمثل [روانشناسی]
مطالعۀ جنسینگی، بهویژه در انسان، شامل کالبدشناسی و کاراندامشناسی و روانشناسی فعالیت جنسی و تولیدمثل [علوم سلامت]
یاختۀ جنسی که در فرایند لقاح و تشکیل تخم شرکت میکند [زیستشناسی]
فرایند تشکیل کامه یا یاختههای جنسی [زیستشناسی]
کانسنگی که دیرتر از سنگ دربرگیرندهاش تشکیل شده است [زمینشناسی]
کانساری که همزمان با سنگ دربرگیرندهاش تشکیل شده است [زمینشناسی]
کاوشی که دانشگاهها، برای آموزش مبانی روششناسی باستانشناسی به دانشجویان، انجام میدهند [باستانشناسی]