ولتاژ مثبت زیادی که به الکترود شتابدهندۀ الکترون وارد میشود [فیزیک]
واژههای مصوب فرهنگستان
واقطبش ایجادشده در گیرندهای حسی در پاسخ به انواع خاصی از محرکهای فیزیکی [علوم پایۀ پزشکی]
← ولکانش [شیمی]
پخت بدنههای سرامیکی پیش از لعاب دادن [سراميک]
روشی در ایمنیشناسی که اساس آن پخش پادگن و پادتن در یک محیط نیمهجامد مانند آگار (Agar) و واکنش رسوبی آنها به یکدیگر است [زیستشناسی]
هذیانی که در آن فرد باور دارد که دیگران افکار او را میشنوند [روانشناسی]
نوعی پخش ایمنیشناختی که در آن پادگن ثابت میمانَد و پادتن به سمت آن حرکت میکند یا برعکس [زیستشناسی]
پدافندی در برابر خطرات مربوط به تابش ناشی از جنگافزارهای هستهای یا پرتوی [علوم نظامی]
← تبار پدرسویی [باستانشناسی]
هر پدیدۀ جوّی، بهجز ابر، که در محل دیدبانی، بخشی از آسمان را پنهان میکند|||متـ . پنهانساز 2 obscuration [علوم جَوّ]
پنهان ماندن بخش اعظم ابعاد یک بیماری به علت کمتوجهی یا عدم تشخیص درست یا امتناع از اطلاعرسانی [علوم سلامت]
شیوهای از پذیرایی که در آن غذا یکجا در ظروف بزرگ بر روی میز گذاشته میشود و مهمانان خودشان غذا را میکشند [گردشگری و جهانگردی]