قطعهای فلزی که سپر با آن به بدنه یا شاسی خودرو متصل میشود [قطعات و اجزای خودرو]
واژههای مصوب فرهنگستان
ستونپایهای فلزی برای نگهداری فرمان سکان [حملونقل دریایی]
یکی از برجستگیهای تعبیهشده بر قاب سکان که به سکان امکان چرخش میدهد [حملونقل دریایی]
کمترین مقدار ولتاژ بهرهبرداری برای هر نقطه از یک سامانۀ الکتریکی که در شرایط کار عادی به تجهیزات آسیب نرساند [مهندسی برق]
بخش میانی پایینترین قسمت شکم که در زیر منطقۀ نافی واقع شده است [پزشکی]
← پتانسیل خوردگی [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ]
ولتاژ مثبت زیادی که به الکترود شتابدهندۀ الکترون وارد میشود [فیزیک]
واقطبش ایجادشده در گیرندهای حسی در پاسخ به انواع خاصی از محرکهای فیزیکی [علوم پایۀ پزشکی]
← ولکانش [شیمی]
پخت بدنههای سرامیکی پیش از لعاب دادن [سراميک]
روشی در ایمنیشناسی که اساس آن پخش پادگن و پادتن در یک محیط نیمهجامد مانند آگار (Agar) و واکنش رسوبی آنها به یکدیگر است [زیستشناسی]
هذیانی که در آن فرد باور دارد که دیگران افکار او را میشنوند [روانشناسی]