مخفف:، طبقه (ی ساختمان)، مخفف: ایالت فلوریدا، مخفف: فلمیش (flemish)، مخفف: طبقه (ی ساختمان) مخفف: آبگونه مخفف: ایالت فلوریدا مخفف: فلمیش (flemish) [برق و الکترونیک] ootlambert-فوت لامبرت [ ا ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(عامیانه - به ویژه در اشخاص چاق و پیر) گوشت شل و آویزان، گوشت اضافی (مثل غبغب)
مبهوت، متحیر سایر معانی: (verb transitive) مبهوت کردن، گیج کردن
بطور شل و ول، به سستی سایر معانی: به سستی، بطور شل و ول
[ریاضیات] بافه ی پراکنده
به شکل بادبزن ژاپنی، باد بزنی، باد زن سان، flabelliform : گ، اندام بادبزنی [زمین شناسی] بادبزنى ،اندام بادبزنى ،همراه با زواید پهن و برآمده در یک طرف عضوی مانند شاخکها.
سستی، شلی، اویختگی سایر معانی: سستی، شلی، اویختگی
بطری، بطری در دار کوچک سایر معانی: بطری عطر، بطری در شیشه ای
(گیاه شناسی) خانواده ی فلاکور تیاسه (راسته ی violales - گیاهان حاره ای دو لپه ای هستند)
شرکت هواپیمایی ملی [حملونقل هوایی] شرکت حملونقل هوایی که در برنامۀ پروازهای خود پروازهای بینالمللی را هم میگنجاند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
(امریکا) روز پرچم (چهاردهم ماه ژوئن)
ذره پرچم