افغان، اهل افغانستان، افغانی، وابسته به افغانستان، زبان افغانی، پشتو، (جانور شناسی) سگ افغان (که شکاری و مو بلند و سر دراز است)، قسمی لحاف [زمین شناسی] زبان افغانی ،افغان افغان عده ای از طوا ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کشور افغانستان (در شرق ایران و شمال پاکستان)، افغانستان
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی : (Na,Ca,K)8(Si,Al)12O24(SO4,Cl,CO3)3•(H2O) - نام آن از محل اکتشاف آن در نهشته های لوزوریت" سرسنگ " افغانستان گرفته شده است.
مخفف: ساخت، تولید، سازندگی، مخفف: ساخت، تولید، سازندگی
مهاجرت، خروج، مهاجرت دسته جمعی، سفرخروج سایر معانی: هجرت، برون روی (به ویژه برون رفت دسته ای بزرگ)، (e بزرگ - با: the) خروج قوم یهود از مصر، مهاجرت بنی اسرائیل از مصر به کنعان
ناقصسازی تناسلی زنان [علوم سلامت] عمل جراحی بر روی اندام تناسلی دختران برای برداشتن بخشی از اندام در دوران بلوغ یا قبل از آن |||متـ . فَرْجبُری female genital cutting, FGC، ...
واژههای مصوب فرهنگستان
← بهرۀ مؤثر [شنواییشناسی]
عمل جراحی بر روی اندام تناسلی دختران برای برداشتن بخشی از اندام در دوران بلوغ یا قبل از آن |||متـ . فَرْجبُری female genital cutting, FGC، ختنۀ زنان female circumcision [علوم سلا ...