پیام رسانی کامپیوتری، پست کامپیوتری، پست الکترونیکی [کامپیوتر] پست الکترونیکی . [برق و الکترونیک] پست الکترونیکی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متقابلا عمل کردن، فعل و انفعال کردن، بر هم کنش داشتن (یا کردن)، تاثیر متقابل کردن، هم کنش کردن، متقابلا اثر کردن، فعل و انفعال داخلی داشتن
تابلویی که اطلاعات لحظهای تردد را نمایش میدهد و همچنین کاربران را از وضعیت هوا و اطلاعات مهم دیگر آگاه میسازد [حملونقل درونشهری] ...
واژههای مصوب فرهنگستان