(تایر یا جاده) ضد لغزش، نالیز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عایق صدا، ضد صدا سایر معانی: ضدصوت، پادآوا، مانع نفوذ صدا [پلیمر] ضد صدا، مقاوم به صدا
تانک یا انبار آب شهر (به صورت استوانه ی ایستاده) [عمران و معماری] پیزومتر - لوله قائم - لوله شاغولی - لوله عمودی [زمین شناسی] منبع ایستاده [زمین شناسی] پیزومتر، لوله فشارسنج (ایستاده) ...
دیدگاه، نقطه نظر، نقطه ثابت سایر معانی: نظر
مبارزه، زور ازمایی، فن شمشیر بازی، سخمهزنی سایر معانی: شمشیر بازی، شمشیر جنگی، مهارت در شمشیر بازی
بچه وزغ، بچه قورباغه سایر معانی: نوزاد قورباغه، سربک، کفچه لیزک، کله ویز، بچه وزه
قَبَک [مهندسی مخابرات] ← قرارداد بستک کاربر
واژههای مصوب فرهنگستان
خرخره، نای، حلق، قصبه الریه، لوله هوا سایر معانی: رجوع شود به: trachea، قصبته الریه
[برق و الکترونیک] هدفون استریو بی سیم هدفون استریویی که شامل گیرنده رادیویی در داخل خود است این هدفون سیگنالهای استریو و تلویزیون را در بسامد حدود 900 MHz دریافت می کند تا امکان شنیدن را در ...
cut wood کلیشه یا قالب چوبی مخصوص قلمکار و غیره
بازی با لغات، معمای لفظی سایر معانی: ایهام، جناس، جناس، تجنیس، جنگ لغتی، لغت بازی
[کامپیوتر] برنامه ی مشهور کلمه پردازی که در کامیپوترهای مک اینتاش و IBM PC وجود دارد. این برنامه توانایی استفاده از قالبهای سندی گوناگون و گسترده را دارد. ایجاد پاورقی ها، استفاده از نقل قول ...