[کوه نوردی] قله
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[سینما] فیلم خبری تلویزیونی
1- مجاور، درب بعدی، چسبیده به، 2- تقریبا، تقریبا، نزدیک، غریب
گفتن همان و انجام شدن همان، تا گفته شد انجام شد
[ریاضیات] حوزه ی نویتری
[ریاضیات] آمارگیری از نوع غیر تصادفی
[برق و الکترونیک] قرائت غیر مخرب حافظه کامپیوتری که در آن محیط ذخیره سازی که قرائت داده های مطلوب را فراهم می کند، خودبازساز است و نیاز به مدارهای خاص برای بازسازی داده ها ندارد .
[کامپیوتر] حالت غیر سندی - نوعی پردازش کلمه که فایلهای متن ( فایلهای ASCII) را بدون کد خاصی، برای خط تیره گذاری، صفحه بندی، فونت ها، یا مانند آن تولید می کند . رایج ترن روش برای ذخیره ی فایل ...
بیشمصرفی غیرمرگبار [اعتیاد] مصرف آگاهانه یا ناآگاهانۀ مقدار فراوان مادۀ اعتیادآوری که به مرگ منجر نشود
واژههای مصوب فرهنگستان
روانشناسى : غیرتصادفى [ریاضیات] غیر تصادفی
[ریاضیات] کمیّت تصادفی نرمال، متغیر تصادفی نرمال شده، متغیر تصادفی نرمال [آمار] متغیّر تصادفی نرمال
[ریاضیات] متغیر تصادفی نرمال شده، متغیر تصادفی نرمال