(پزشکی) فلج جسم مژگانی چشم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عامل مژگانیفلجی [علوم پایۀ پزشکی] عاملی که باعث مژگانیفلجی میشود
واژههای مصوب فرهنگستان
(داروسازی) سیکلو پروپان (نوعی سیکلو پارافین بی رنگ و بی بو و آتش گیر و گازی به فرمول c3h6 که در بی حس سازی به کار می رود)
[نفت] پروپان های حلقوی
پردۀ گِرد [هنرهای نمایشی] پردۀ بزرگ سفید و شفاف، معمولا در عمق صحنه، که برای نمایش فیلم از روبهرو و برای نمایش اسلاید از پشت صحنه به کار میرود و اطراف صحنه را میپوشاند ...
پیرانما [عمومی] عکسی بزرگ متشکل از چند قطعه عکس که بر دیوارۀ داخلی اتاقی استوانهای قرار میگیرد تا برای تماشاگری که در وسط اتاق قرار دارد جلوهای طبیعی را به نمایش درآورد ...
[زمین شناسی] سیلیکات حلقوی یک رده یا نوع ساختاری سیلیکاتی که توسط پیوند تتراهدرال های SiO4 در حلقه ها با نسبت Si به O 1:3 تشخیص داده می شوند. یک مثال از سیلیکات های حلقوی، بریل Be5Al2Si6O18 ...
(زیست شناسی) چرخندگی (گردش مرتب پروتوپلاسم در درون یاخته)
روانشناسى : دستگاه چرخش
[زمین شناسی] گرددهانان راسته ای از ماهی های بی آرواره منورینات که توسط بخش های دهانی مکنده یا سوهانی، عادت مردارخواری یا صید گر و فقدان استخوان بندی تشخیص داده می شوند. ماهی های مکنده و ماهی ...
(جانورشناسی - دارای دهان مدور)، گرد دهان، cyclostomatous : دهان گرد، وابسته به جانور دهان گرد
[زمین شناسی] سیکلوتم الف) اصطلاح ولر (در وانلس و ولر 1932 - ص1003) برای یک سری از لایه ها یا طبقات نهشته شده در حین یک چرخه رسوبی منفرد مانند انواع دوره پنسیلوانین که معادل واحد سنگ چینه ای ...