[برق و الکترونیک] چرخه در دقیقه [ سی پی ام ] واحد بسامد هر عمل .
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[سینما] دور در ثانیه [برق و الکترونیک] چرخه در ثانیه [ سی پی اس ] واحد پیشین بسامد، که در حال حاضر هرتز نامیده می شود و علامت اختصاری آن هرتز است. [ریاضیات] دور بر ثانیه
[برق و الکترونیک] زمان سنج چرخه ؛ زمان بند چرخه زمان سنجی که طبق برنامه زمانی مشخص مداری را قطع یا وصل می کند.
[ریاضیات] سیکل نما، سایکلوگراف
چرخه در ثانیه، هر تز سایر معانی: چرخه در ثانیه، هرتز [کامپیوتر] دور در ثانیه ؛ حلقه در ثانیه ؛ چرخه در ثانیه [مهندسی گاز] دور درثانیه
[کامپیوتر] کد چرهه ای دودویی [برق و الکترونیک] رمز دودویی چرخه ای هر نوع رمز دودویی که در هنگام رفتن از عددی به عدد دیگر بلافاصله بعد از آن تنها یک بیت آن تغییر می کند، مانند رمزگیری .
[کامپیوتر] مقابله چرخه ای
دادههای چرخهای [آمار] دادههای مربوط به جهت یا زمان که مقیاس اندازهگیری آنها چرخهای است
واژههای مصوب فرهنگستان
[پلیمر] تغییر شکل تناوبی
[ریاضیات] معادله ی دوری
[ریاضیات] توسیع دوری
[ریاضیات] گروه حلقوی، گروه دوری، گروه گردشی، گروه مدور، گروه چرخه ای