[آب و خاک] رگبار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رایانش اَبری [رایانه و فنّاوری اطلاعات] استفاده از اینترنت برای امکانپذیر کردن دسترسی مردم به خدمات فنّاوری
واژههای مصوب فرهنگستان
هستههای میعان اَبر [علوم جَوّ] ذرههای هواویز نمگیر در جوّ که ممکن است بهعنوان هستههای قطرکهای اَبر عمل کنند|||اختـ . هماب CCN ...
پوشش اَبر [علوم جَوّ] بخشی از آسمان پوشیده از ابر|||متـ . ابرناکی cloudiness, cloudage
ابرمتحرک
قطرۀ اَبر [علوم جَوّ] هر ذرۀ کروی آب مایع با قطر چند میکرون تا چندده میکرون که از میعان بخار آب بر روی ذرات هواویز نمگیر تشکیل میشود ...
قطرک اَبر [علوم جَوّ] قطرۀ اَبر کوچکی که آهسته سقوط میکند
پژواک اَبر [علوم جَوّ] نشانک/ سیگنالی راداری که از اَبر بازمیگردد
باردارشدن اَبر [علوم جَوّ] فرایندی که در آن اَبر باردار میشود
جزء اَبر [علوم جَوّ] کوچکترین اَبر یا بخشی از اَبر که با افزارۀ دورکاوی یا دستگاهی دیگر قابل تفکیک باشد
طبقۀ اَبر [علوم جَوّ] هریک از طبقات در نظام طبقهبندی اَبر براساس ارتفاع اَبر مطابق با ردهبندی WMO شامل
بازخورد اَبر [علوم جَوّ] تغییر اثرهای تابشی اَبرها در واکنش به پریشیدگی اقلیمی بیرونی