منطقهای در دریا که کشتیهای عبوری و قایقهای ماهیگیری حق ورود به آن را ندارند [حملونقل دریایی]
واژههای مصوب فرهنگستان
موتوری که هر چرخۀ کاری آن شامل چهار مرحلۀ مکش و تراکم و احتراق و تخلیه است [قطعات و اجزای خودرو]
موسیقی هنری اروپا از میانۀ سدۀ هجدهم تا اوایل سدۀ نوزدهم [موسیقی]
یکی از دو مختصهای که معادلِ آسمانی عرض جغرافیایی است و برای سنجش موقعیت اجرام در کرۀ آسمان استفاده و نسبت به استوای آسمان اندازهگیری میشود [نجوم] ...
بخشی از مغز که از بخش میانی سه حفرۀ اولیۀ لولۀ عصبی رویانی تکوین مییابد [علوم پایۀ پزشکی]
تعداد سرنشینانی که در مدتی معین سوار یک وسیلۀ نقلیهاند [حملونقل درونشهری - جادهای]
← میله انتظار [حملونقل درونشهری - جادهای]
کلاهکی که موشک رهگیر آن را حمل میکند [علوم نظامی]
نابودگری که از انرژی جنبشی برای انهدام هدف استفاده میکند [علوم نظامی]
برونزدگی یا زائدهای در پیرامون یا در نزدیکی ناف دانه [زیستشناسی - علوم گیاهی]
مجموعۀ نامها و اصطلاحات یک رشته از علوم یا هنر [عمومی]
نانوذراتی از جنس سیلیکات معدنی لایهای [نانوفنّاوری]