کنارۀ ضخیم اَبر که با نزدیک شدن چرخند حارّهای قوی یا توفند در افق ظاهر میشود [علوم جَوّ]
واژههای مصوب فرهنگستان
فراوردۀ شیری حاوی 55 درصد چربی و مقداری پروتئین که بافتی پخشینهای دارد [علوم و فنّاوری غذا]
سرعتی که با آن دو هواپیمای درحالپرواز به یکدیگر نزدیک میشوند [حملونقل هوایی]
سرعتی که با آن دو هواپیمای درحالپرواز به یکدیگر نزدیک میشوند [علوم نظامی]
سطحی که با افق زاویه میسازد [فیزیک]
یاختۀ خونی بیرنگی که حرکتی آمیبی دارد [علوم پایۀ پزشکی]
یاختۀ خونی بیرنگی که حرکتی آمیبی دارد [علوم دارویی]
سند راهنمای کارگاه برای پیمانکار بهمنظور روشنسازی یا تفسیر نقشهها و مشخصات فنی پیمان [مدیریت - مدیریت پروژه]
سنگی با قطعات زاویهدار که در پی خرد شدن و شکسته شدن سنگهای پیشین براثر نیروهای مکانیکی به وجود میآید [زمینشناسی]
نوعی سوانگاری مایعی که در آن جداسازی صرفا براساس اندازۀ مواد صورت میگیرد [شیمی]
1. در حالت عمومی، اَبر گستردهای که طول آن بیش از چهار برابر عرض آن نباشد|||2. در هواشناسی همدیدی، ساختار اصلی اَبر یک چرخندِ موجیِ نوعی که در سمت هوای سرد سامانۀ جبههای قرار دارد ...
آن دسته از سیماهای اَبر که بهعنوان ویژگیهای مکمل برای متمایز کردن اَبرها از یکدیگر به کار میروند [علوم جَوّ]