دایرۀ کجی [مهندسی نقشهبرداری] دایرهای در یک عکس کج به مرکز نقطۀ همبار (isocentre point) که قطر آن در راستای خط اصلیِ عکس است ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[حسابداری] محدودیتهای زمانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(موسیقی - به ویژه با پیانو) چند آهنگ توام
(انگلیس - عامیانه - با تداعی منفی) خیلی زرنگ، مرد رند، نیرنگ باز، اهل شیله پیله
اَبر پیچندی [علوم جَوّ] اَبر شیپوری یا قیفی که پایۀ آن در خشکی به زمین میرسد
چرخند پیچندی [علوم جَوّ] اصطلاحی که بروکس (1949) برای شرح یک پهنۀ کمفشار سطح در یک توفان همرَفتی به کار برد که دارای شعاعی حدود 8 تا 16 کیلومتر، همراه با پیچند و از آن بزرگتر است ...
خسوف یا کسوف کلی
[عمران و معماری] تابلوی میدان
[کوه نوردی] صعود تمرینی
ردههای حملونقل عمومی [حملونقل درونشهری - جادهای] شیوههای مختلف حملونقل عمومی که براساس مشخصههای پایه طبقهبندی شدهاند ...
[عمران و معماری] اتصال کلوتییدی
[ریاضیات] بستار متعدی