[نساجی] تیغه تمیز کننده لبه صاف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[آب و خاک] محفظه رود،مجرای رود
[عمران و معماری] طبقه بندی خیابانها
برش یکسرۀ نواری [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] روشی که در آن تمامی درختان جنگلی، بهصورت نواری برداشت میشوند
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] رده قویاً ارگودیک [آمار] رده قویاً ارگودیک
(پزشکی - بدون نشانه های بیماری مثلا به خاطر اینکه بیماری مراحل اولیه ی خود را طی می کند) زیر بالینی، بی نشانه، بی هم افت، تحت بالینی، درمورد بیماری غیر قابل تشخیص در معاینات بالینی [علوم دام ...
اَبر زیرجبههای [علوم جَوّ] اَبری که در تودههوای سرد و در ارتفاعی پایینتر از منطقۀ جبههای تشکیل میشود
دانشنامۀ موضوعی [علوم کتابداری و اطلاعرسانی] دانشنامه/ دائرهالمعارفی که دربارۀ بخش خاصی از دانش بشری است|||متـ . دائرهالمعارف موضوعی ...
[آب و خاک] شبدر زیر زمینی
[نساجی] پارچه لباسی
[آب و خاک] ابر بسیار سرد
روچنبری، واقع دربالای ترقوه