لیست واژه‌ها

rubber oil classification

[خودرو] دسته بندی روغن های فرایند لاستیک به روش (ASTM)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

rubberized cloth

[نساجی] پارچه پوشش داده شده با لاستیک - پارچه لاستیک پوش شده

دیکشنری انگلیسی به فارسی

rubicline

[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی:(Rb,K)AlSi3O8

دیکشنری انگلیسی به فارسی

Ruffini's corpuscle

تَنیزۀ رافینی [زیست‌شناسی] پایانۀ عصبی تیغه‌ای در عمق پوست با سازش آهسته (slow adaptation) که فشارهای پیوسته آن را تحریک می‌کند ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

run of the claw

[سینما] مسیر چنگک

دیکشنری انگلیسی به فارسی

run out the clock

(فوتبال و بسکتبال و غیره - در اواخر مسابقه) توپ را کنترل کردن، وقت کشی کردن

دیکشنری انگلیسی به فارسی

running around in circles

(عامیانه) سگ دو زدن، بیهوده تقلا کردن

دیکشنری انگلیسی به فارسی

sackcloth

کرباس، خرقه، پارچه کیسه دوزی، پارچه گونی سایر معانی: (عهد باستان) پلاس (به نشان سوگواری یا پشیمانی می پوشیدند)، گوردین، رجوع شود به: sacking [نساجی] چتایی - کرباس - پارچه ویژه دوخت کیسه و گو ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

sailcloth

بادبان، پارچه بادبانی، پارچه شراعی سایر معانی: (پارچه ی ضخیم که از آن بادبان و خیمه می سازند) پارچه ی بادبانی، برزنت، پارچه بادبانی یا شراعی [نساجی] پارچه بادبانی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

salt anticline

[زمین شناسی] تاقدیس نمکی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

salvage clause

شرط بازگردانی [حمل‌ونقل دریایی] بندی در قرارداد حمل بار که چگونگی و شرایط انجام خدمات بازگردانی در ‌هنگام بروز حوادث را تعیین می‌کند ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

sandpaper or emery cloth or emery cloth

[زمین شناسی] کاغذ سمباده

دیکشنری انگلیسی به فارسی

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید