[حسابداری] قیمت گذاری انتقالات داخلی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حسابداری] قیمت گذاری انتقالات داخلی بر مبنای بهای تمام شده
رجوع شود به: hookworm disease
زائده قلابی، عضو سرکج یا قلاب مانند
(بازرگانی)قیمت گذاری واحد، بها گذاری یکان
غدهپوشچنگار میزبند [علوم پایۀ پزشکی] نوعی پوشچنگار غدهای که در تنۀ مثانه ایجاد میشود و معمولا پوشیده از لیزابه است ...
واژههای مصوب فرهنگستان
وابسته به واکسن، واکسنی
واکسن زدن، واکسینه کردن، مایه کوبی کردن، تلقیح شدن، واکسن زدن به، برضد بیماری تلقیح شدن [بهداشت] واکسن زدن
(رجوع شود به: cowpox) آبله گاوی، ابله گاو ی [بهداشت] آبله گاوی
(داروسازی - نوعی آنتی بیوتیک که از باکتری های خاک می گیرند) والینومایسین
مجاورت، نزدیکی، اهل محل، همسایگی سایر معانی: همسایگی، مجاورت، نزدیکی، اهل محل
واکداری [زبانشناسی] داشتن حاصل شنیداری ارتعاش تارآواها