خاکستردان [باستانشناسی] ظرفی برای نگهداری خاکستر سوختۀ یک یا چند جسد
واژههای مصوب فرهنگستان
خاکستری، خاکستری رنگ، خاکستروار، خاکستری مایل به ابی سایر معانی: خاکستر مانند، خاکسترسان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] توف خاکستری رنگ، توف خاکستروار
دارای کمربند، کمر بندی [زمین شناسی] کمربند دار دارای یک شیار عرضی است؛ خصوصاً به هاگی گفته می شود که دارای یک کمربند می باشد.
(جانورشناسی) نواره، بخش، فام نوار، کمربند، خط رنگی ومارپیچ [دندانپزشکی] برجستگی بزرگ و کاملا گرد واقع شده در سطح لینگوال دندانهای شیری و دائمی قدامی. این برجستگی سطح لینگوال را به مزیال و دی ...
سولفور سیماب، شنگرف، شنجرف سایر معانی: (از ریشه ی فارسی است: شنگرف)، (شیمی) سولفور جیوه به فرمول hgs که ماده ای معدنی و سرخ فام است و از آن جیوه (سیماب) می گیرند [شیمی] (از ریشه ى فارسی است ...
دارچین، رنگ زرد سبز سایر معانی: دارای دارچین، دارچینی، دار چین (پوست درونی درختان جنس cinnamomum از خانواده ی laurel - بومی جنوب شرقی آسیا)، پوست این درختان، درخت دارچین، رنگ دارچین، قهوه ای ...
(جانورشناسی) نوعی خرس سیاه امریکایی که پوست آن به رنگ قهوه ای مایل به قرمز است
خامه پر، قلم پر
روانشناسى : سگ هراسى
پنج انگشت، ارایش پنجه اى
(گیاه شناسی) گل پنج انگشت، پنجه برگ (جنس potentilla از خانواده ی rose)، پنجانگشت