تضعیف کردن، گشودن، فروهشتن، شل کردن، رها یا ازاد کردن سایر معانی: (بند و پشتبند و حائل و غیره ی چیزی را) برداشتن، بی پشتبند کردن، بندگشایی کردن، ول کردن، بازکردن، گشودن زره و مانند ان ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] قاب مهار نشده [زمین شناسی] قاب مهار نشده
[عمران و معماری] طول مهار نشده - طول آزاد
[عمران و معماری] دیوار غیر بسته
بی شا و برگ، بدون انشعاب، بدون شعبه
انشعاب غیر شرطی [کامپیوتر] انشعاب غیر شرطی
جبر یکهدار [ریاضی] جبری که عنصر یکه دارد
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] جبر عام
ستون مهرهها [علوم تشریحی] ناحیهای از جمجمه تا لگن که از مهرهها تشکیل شده است |||متـ . ستون فقرات
ستون فقرات، تیره پشت، ستون مهره سایر معانی: تش
ناحیۀ مهرهای [علوم تشریحی] ناحیۀ مرکزی پشت بر روی ستون مهرهها
مهرهدار [علوم جَوّ] ابری که ترتیب اجزای آن تجسمی از مهرهها یا دندهها یا استخوانبندی ماهی است؛ این اصطلاح عمدتا همراه با ابر پرسا میآید ...