[کامپیوتر] فهرست گر بیوس - یکی از روالهای بیوس که به سیستم پلاگ اند پلی می گوید که چه سخت افزاری نصب شده است
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(ناو فضایی ویژه ی بررسی تاثیرات تابش های کیهانی و بی وزنی بر موجودات کره زمین) زیست ماهواره
[سینما] ماشین سینمایی قدیمی
(پزشکی) زیست بینی
حسگر زیستی [مهندسی محیط زیست و انرژی] افزارهای بازکافتی که در ساختمان آن یک عنصر تشخیص زیستی تعبیه شده است
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] رشته زیستی یک سکانس مورفوژنتیک که بوسیله مراحلی (اشکوب هایی) در پیشرفت متوالی ساختمانی خصوصیات زیست شاسی فسیل های شاخص، مشخص می شود. (Glaessner1945).
biosis_پسوند اسم ساز: روش زیست، چگونگی زیست [symbiosis]
زیگونه [زیستشناسی] گونهای که براساس ویژگیهای زیستشناختی معین میشود
[پلیمر] الکترود زیست ویژه، الکترود ویژه زیستی
[زمین شناسی] غارشناسی زیستی مطالعه علمی ارگانیسم هایی که در یک غار زندگی می کنند.
موجودات کره ی زمین، زیست کره، زیست سپهر، زی سپهر، بیوسفر، قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست ازجو و اب و خاک کره زمین [عمران و معماری] زیستکره [برق و الکترونیک] زیست سپهر قسمتی از زمین و جو ...
(بخشی از زیست سنجی یا biometrics که با آمار مربوط به انسان و بهداشت سر و کار دارد) زیست آمار، آمار زیستی [بهداشت] آمار زیستی [آمار] آمار زیستی