ادم دهاتی، متعلق به ارکاد سایر معانی: وابسته به آرکادی، اهل استان آرکادی در یونان، روستایی و ساده، شبانی، بی آلایش، متعلق به ارکاد ناحیه ای در یونان، ادمیکه ساده و بی تجمل زندگی میکند ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(نادر) روستایی، دشتی، صحرایی
وابسته به شبانان و زندگی آنها، شبانی، چوپانی، وابسته به ادبیات شبانی، وابسته به کشیش، کشیشی، ساده و روستایی، ساده و طبیعی، طبیعی و دلنواز، بی پیرایه و خوشایند، نامه یا اعلامیه ی رسمی (از سوی ...
خیال پرور، خیال پرست سایر معانی: وابسته به آرمانشهر، آرمانشهری، آرمانی، آرمان گرایانه، واهی، خیال پردازانه، خواب و خیالی، خیالباف، رویا گرای، خیال گرای، ساکن جزیره aipotu، اهل اتویپی، خیالی، ...