جالب، زیبا، لذیذ، خوش مزه، جالب توجه سایر معانی: (عامیانه) خوشمزه، مطبوع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چتری که از روی آب و گاه از روی زمین با نیروی کشش به پرواز درآید [حملونقل هوایی]
واژههای مصوب فرهنگستان
تودۀ خوشخیم بدون درد و کندرشد و پوشینهدار غدد بزاقی که ممکن است منشأ مجرایی یا زمینهای داشته باشد [علوم پایۀ پزشکی]
ویژگی آن دسته از واکهها که در تولید آنها بهطور همزمان بخشی از هوا از دهان و بخشی از خیشوم خارج شود [زبانشناسی]
روش طبیعی تنظیم خانواده مبتنی بر تشخیص زمان تخمکگذاری از طریق اندازهگیری افزایش دمای پایۀ بدن [علوم سلامت]
رَخی کانیایی به موازات صفحۀ قاعدهای [زمینشناسی]
سطح مقطع تنۀ درخت در ارتفاع قراردادی یکمتروسیسانتیمتری که برابر با فاصلۀ سینۀ شخص اندازهگیر تا زمین است [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] ...
سن عقلی که در آن فرد میتواند به همه موارد آزمون معیار پاسخ مناسب بدهد [روانشناسی]
1. ویژگی تَمَکنی که در آن جفت در قاعدۀ تخمدان قرار دارد 2. ویژگی رگبندیای با سه یا چند رگبرگ اولیه که از نقطهای در پایۀ پهنک منشعب میشوند [زیستشناسی - علوم گیاه ...
محیط سادهای که پایۀ محیطهای غنیشده است [زیستشناسی - میکربشناسی]
مصرف مادۀ اعتیادآور از راه بالا کشیدن آن از بینی و تماس مستقیم با مخاط بینی|||متـ . مصرف مشامی [اعتیاد]
پوشچنگار یاختههای پایۀ کمیابی که یاختههای مرکز آن تخریب شدهاند [علوم پایۀ پزشکی]