راهرو، جناح سایر معانی: کنار، راهرو طرفین کلیسا (که معمولا با ردیفی از ستون از صحن کلیسا مجزا است)، جناح کلیسا، راهرو بین ردیف نیمکت یا صندلی ها، گذر باریک (بین دو ردیف درخت) [عمران و معماری ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[صنعت] چیدمان راهرو
[زمین شناسی] بیل گاو آهن
بررسی هوایی [زمینشناسی] [باستانشناسی] روشی برای کشف و ثبت محوطههای باستانی با استفاده از انواع هواگرد|||[زمینشناسی، ژئوفیزیک، مهندسی نقشهبرداری] بخشی از عملیات ...
واژههای مصوب فرهنگستان
بررسی هوایی [ژئوفیزیک] [باستانشناسی] روشی برای کشف و ثبت محوطههای باستانی با استفاده از انواع هواگرد|||[زمینشناسی، ژئوفیزیک، مهندسی نقشهبرداری] بخشی از عملیات مطالعات ...
افسر رابط هوایی [علوم نظامی] فردی که وظیفۀ او ایجاد درک مشترک و وحدت عمل میان یگانهای مختلف هوایی است
جبری، متخصصجبرومقابله [ریاضیات] جبردان
[نساجی] ارزیابی
ارزیاب، دیدزن، مقوم
کهنگرایی [زبانشناسی] گرایش به کاربرد واژهها و ساختهای کهن زبان
[زمین شناسی] ژرفاسنج مادون قرمز جوی دستگاه ژرفا سنج پیشرفته ای که روی ماهواره eos در سال 2000 نصب شد و برای بدست آوردن دما و رطوبت تروپوسفر و استراتوسفر طراحی شده است. دقت آن یک درجه سانتیگر ...
بهائیت، بهایی گری، دین بهائی، دین بهاءالله